Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا، حجت الاسلام سیدصاحب بذرافشان در خطبه های نمازجمعه قلعه رئیسی با دعوت همگان به رعایت تقوی الهی عنوان کرد: نام فتنه ۱۴۰۱را و حوادث تلخ و ناگوار آن را از لحاظی می توان فتنه ارتجاع نامید امام خامنه ای فرمود مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی تابع سیاست و سبک زندگی غربی است در دوران حاکمیت فاسد و وابسته پهلوی سبک زندگی غربی در کشور بود انقلاب آمد آن را پس زد هر کس که به آن برگردد مرتجع است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امام جمعه موقت قلعه رئیسی بیان کرد: ایشان می‌فرمود نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برآورد نگذارید ارتجاع در بدنه کشور جاگیر شود و نفوذ کند ایشان در تقابل فتنه ارتجاع به دو راهبرد مهم اشاره کردند، راهبرد از اول اینکه نگذارید ضدانقلاب و دشمن از انقلاب شما هویت زدایی کند نگذارید هویت انقلاب را واژگون نشان بدهند غلط نشان بدهند، راهبرد دوم دروغ و فریب جنگ روانی دشمن را افشا کنید نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تاثیر بگذارد دشمن به ساده ترین روش در حال روایت سازی حداکثری است و ضعف و بی سندی اطلاعات خود را با تاکتیک غرق مصنوعی جبران می کند ترفند روانی رسانه ای غرق مصنوعی که به طور ویژه در دستور کار رسانه های سعودی به انگلیسی قرار دارد عبارت است از غرق کردن مخاطب در سیل اخبار جعلی به طوری که اگر بخواهیم هم نتوانیم همه موارد ادعایی را بررسی کنیم و در نهایت تسلیم القائات آنان گردد.

بذرافشان در خصوص آموزش و پرورش گفت: رهبر معظم انقلاب آموزش و پرورش بیت الغزل نظام جمهوری اسلامی و در مفهومی وسیع تر و گسترده تر تعلیم و تربیت را فتح الفتوح انقلاب اسلامی تعبیر کردند تمامی صاحب نظران معتقد هستند زیربنای پیشرفت و تداوم تمامی نظام های حکومتی دنیا به توفیق حاکمیتی آن نظام ها در امر تعلیم و تربیت مد نظر حاکمیت وابسته است اگر امروز بحث شکاف بین نسلی مطرح می شود و از آن به عنوان یکی از خطرهای بالقوه برای آینده انقلاب یاد می شود هرگز به معنای سیاه نمایی و یا نادیده انگاری زحمات تمامی مربیان دلسوز نیست که در طی این سالها نهایت تلاش خود را به کار بسته اند و توفیقاتی نیز داشته اند بلکه باید سعی بر آن باشد تا با یک آسیب شناسی علمی مهمترین معایب نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور را پیدا کرده و با ارائه پیشنهادات سعی بر برطرف کردن آنها داشته باشیم.

وی تاکید کرد: رهبر انقلاب فرمودند انقلاب اسلامی توسط نسل جدید و بخصوص دهه ۸۰ و ۹۰ به قلعه ها دست خواهد یافت و از همین منظر می‌توان تلاش‌های خبیثانه دشمن را برای آسیب رساندن به این مهم و انحراف نسل جدید از مسیر ارزشهای انقلاب و ایجاد شکاف بین نسلی را تحلیل و بررسی کرد یکی از مهمترین معضلات قانونی و اجرایی تعلیم و تربیت رسمی در راهبردهای این سیستم تربیتی است حقیقت آن است که هم در بحث آموزش و هم در بستر بیت ما آنچنان که باید و شاید نتوانستیم به معنای حقیقی دانش و اخلاق را در بین متربیان ترویج دهیم ما نتوانستیم گروه پژوهش و علم آموزی و همچنین عمل اخلاقی و فرا اخلاقی را به صورت درونی درآوریم آموزش و پرورش نیازمند تحول است و باید اصلاح شودمطمئنا ما با حلقه به گوش آن و کسانی که دنبال خالی کردن عقده های سیاسی و مدیریتی خود هستند که در این دولت که در دولت های قبل که در دولت‌های آینده راه به جایی نخواهیم برد، مطمئناً روز به روز بیشتر عقب خواهیم افتاد جبران و علاج کار هم دشوارتر خواهد بود.

امام جمعه موقت قلعه رئیسی یادآور شد: روز تشکیل بسیج مستضعفان به فرمان حضرت امام(ره) است به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست استکبار جهانی و منافع آنها در ایران توطئه ها و فتنه های شیاطین علیه ایران روز به روز گسترش یافت در چنین شرایطی بود که امام رحمت الله علیه فرمان تشکیل بسیج را صادر کردند و فرمودند مملکتی که ۲۰ میلیون جوان دارد باید ۲۰ میلیون ارتشی داشته باشد هنوز یک سال از فرمان امام نگذشته بود که رژیم بعث عراق با حمایت استکبار جهانی علیه ایران دست به حمله همه جانبه زدند در این شرایط زبانان سلحشور با اشاره امام به صورت خودجوش تحت تشکل های بسیجی به جبهه رفتند و با تقدیم و خون خود نهال این انقلاب آبیاری کردند و حماسه و رشادت های بی سابقه آفریدند بسیج در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان یک نهاد نظامی صرف بلکه به عنوان یک مکتب فرهنگی و ارزشی و کلمه طیبه که در بین همه اقشار ملت ایران ریشه دوانیده است مطرح می شود.

وی ادامه داد: بسیج عبارت است از تشکیلاتی که در آن افراد متفرقه و تنها به یک مجموعه عظیم و منسجنم به یک مجموعه آگاه متعهد بصیر بینا به مسائل کشور و نیاز ملت تبدیل می شود مجموعه ای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار می‌کند در حقیقت همه انسانهای مومن آگاه بصیر عاشق متعهد و علاقمند و گاه به کار در هر میدانی از میدان ها هستند که برای ملت مفید است جزء بسیج اند لذا بسیج یک نام مقدس است.

 وی با تبریک ولادت حضرت زینب و روز پرستار است خاطرنشان کرد: روز پرستار را حضرت زینب شخصیتی است که برای همه ما الگو است ما باید در سیره علمی عملی صبر و استقامت پوشش و حجاب حضرت زینب را به عنوان الگو و سرمشق خود قرار دهیم با آن همه مصیبت که بر حضرت زینب در کربلا و چه در اسیر شدن و در حین اسیر شدن وارد شد صبر و استقامت ورزید وقتی انسان به مقام عبد بودن در مقابل خداوند متعال برسد با وجود شهادت برادری مثل امام حسین و حضرت ابوالفضل برایش قابل تحمل است اینکه دشمن به حضرت زینب زخم زبان زد اما فرمود ما جز زیبایی چیزی ندیدیم این عظمت حضرت زینب را نشان میدهد ارزش و عظمت حضرت زینب به خاطر موضوع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی بر اساس تکلیف الهی است که او وحرکت او تصمیم او به ایشان این عظمت رابخشید علت نامگذاری این روز به نام روز پرستار این است که حضرت زینب سلام الله علیها پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را به عهده داشت.

امام جمعه موقت قلعه رئیسی بابیان اینکه ارزش پرستاری فوق العاده بالاست پرستاری یکی از عبادت هایی است که خداوند نصیب انسان کرده ادامه داد: نبی مکرم اسلام می فرماید کسی که برای پرستاری از بیماری تلاش کند از گناهش خارج می شود به طوری که تازه متولد شده است این تلاش پرستاران برای درمان و نجات جان بیماران انجام می دهند بسیار ارزشمند است سختی و حساسیت شغل پرستاری بر هیچ کس پوشیده نیست به ویژه دوران بیماری کرونا که کادر درمان و پرستاران ایثارگر خوش درخشیدند مردم ما همیشه قدردان کادر بهداشت و درمان خواهد بود و درود میفرستیم به روح مطهر شهدای سلامت که برای خدمت به وطن جان خود را از دست دادند.

پنج شنبه ۱۰ آذر برابر با ۶ جمادی الاول روز مجلس سالروز شهادت آیت الله مدرس است سید حسن مدرس چون خود را فقط بنده خدا می‌دید بنده هیچ کس نبود نمایندگان ما سیاستمداران ما باید درس را الگو قرار دهند ویژگی های منحصر به فردی داشت در زندگی شخصی ساده زیستی و پرهیز از تجملات و در اخلاق شجاعت و صراحت داشت مدرس در مهاجرت به ترکیه همه مهاجرین مهمان دولت عثمانی شدند اما شهید مدرس در مدرسه اقامت کرد و از راه تدریس امرار معاش دارد اهل بده و بستان نبود امام راحل فرمودند مجلس در راس همه امور است و عصاره فضائل ملت است نمایندگان مجلس مدافعان حقوق مردم هستند مجلس شورای اسلامی تبلور مردم سالاری دینی هست حکومت ما حکومت فرد بر نظام نیست حکومت خدا بر مردم است مردم در دایره و چارچوب اسلام نقش دارند امروز مجلس انقلابی باید به کمک دولت انقلابی به کتابت و با کمک همدیگر به شعار سال جامعه عمل بپوشانند موانع را از راه تولید بردارند مردم در تنگنا هستند مردم انتخاب کرده اند و انتظار دارند حجت بر مردم تمام شده سران قوا یک تفکر دارند و تحت امر ولایت فقیه باید کارها را پیش ببرند.

انتهای پیام/82021

منبع: فارس

کلیدواژه: قلعه رئیسی چاروسا انقلاب اسلامی تعلیم و تربیت آموزش و پرورش قلعه رئیسی حضرت زینب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۴۴۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احمد مسجدجامعی: در اوایل انقلاب، بسیاری از مهم‌ترین مشاغل از جمله ریاست‌جمهوری، نخست‌وزیری و نمایندگی مجلس و استانداری بحق در اختیار معلمان بود/ از اقدامات نابخشودنی سال‌های اخیر، تغییر نام دانشگاه تربیت معلم است

به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات با عنوان «آقای مدرسی» نوشت:

از اقدامات نابخشودنی سال‌های اخیر، تغییر نام دانشگاه تربیت معلم یا در آغاز، دارالمعلمین مرکزی و دارالمعلمات تهران است که سابقۀ تأسیس آن به ریاست ابوالحسن‌خان فروغی، نزدیک به دو دهه پیش از راه‌اندازی دانشگاه تهران می‌رسد و بزرگانی چون عیسی صدیق‌اعلم، ملک‌الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، علی‌اکبر سیاسی، سید محمدکاظم عصار، فاضل تونی، بدیع‌الزمان فروزانفر، محمدحسن گنجی و ...  و بعدها شکوه نوابی‌نژاد و سید محمد موسوی بجنوردی آنجا تدریس می‌کردند و استادان زنده‌یاد مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، عبدالحسین زرین‌کوب، محمد معین، سید فخرالدین شادمان، محمود نجم‌آبادی، حمید عنایت، محمدامین ریاحی و ...  و بعدها مرحوم رجایی فارغ‌التحصیل آنجا بودند. طرفه‌ اینکه همزمان با تحولات ناشی از جنگ جهانی اول در پیرامون ایران از جمله تجزیۀ امپراتوری عثمانی و انقلاب بلشویکی در روسیه، اندیشمندان ایرانی به فکر آموزش‌وپرورش بودند تا با گسترش علم و معارف به توسعه و پیشرفت کشورشان کمک کنند. به‌هرحال، کمتر کسی از شخصیت‌های نام‌آور علم و مفاخر فرهنگ در تاریخ معاصر است که گذارش به این نهاد علمی نیفتاده باشد؛ هرچند جز استادان، فارغ‌التحصیلان و همکاران این دانشگاه و بنا و عمارت آنجا نیز بخشی از حافظۀ تاریخی پایتخت است.

زمانی من نیز در هیأت‌امنای آنجا عضویت داشتم و در همان دوره، ساختمان قدیم و محوطه‌های پیرامونش را، که مارکف، معمار برجستۀ روس‌تبار و همکاران ایرانی‌اش پدیدآورندۀ آنند، با کمک مدیریت‌های شهری و فرهنگی و آموزشی و میراثی، بازسازی و بازپیرایی و تکمیل و تجهیز کردیم تا به مناسبت صدمین‌ سال راه‌اندازی این مرکز علمی به موزۀ تربیت معلم تبدیل شود که البته، چنین نشد و بخش اداری را در آن مستقر کردند. این عمارت در شمال دانشکدۀ تربیت معلم دیروز و خوارزمی امروز در تقاطع خیابان عباس‌آبادِ پیش‌ترها و روزولت پیشین و شهید مفتح کنونی با خیابان خندق ناصری پریروز، شاهرضای دیروز و انقلاب اسلامی امروز قرار دارد. بخشی ویژه به شخصیت و آثار و رساله‌ها و پایان‌نامه‌ها و ترجمه‌ها و مقالات دربارۀ خانواده، شخصیت و آثار پروین اعتصامی اختصاص یافت که در کنارش، دیگر مدرسان، فارغ‌التحصیلان و بانوان معلم در این مجموعه معرفی شوند که از آن همه فقط تالاری با این نام باقی ماند. همچنین، سفارش ساخت سردیس پنج تن از شخصیت‌های برجستۀ این دانشگاه در دستور کار قرار گرفت و ساخته شد: خانم پروین اعتصامی، کتابدار و شاعر؛ آقایان مصاحب، بنیادگذار دانشنامه‌نویسی جدید؛ عبدالعظیم‌‌خان قریب، مصصح و تدوینگر نخست دستور زبان فارسی؛ عبدالکریم قریب، از پیشگامان رشتۀ زمین‌شناسی و محمدعلی رجایی، وزیر و نخست‌وزیر و رئیس‌جمهوری و قرار بود این کار ادامه یابد که چنین نشد: برای محمدباقر هوشیار، استاد برجستۀ تعلیم و تربیت و روان‌شناسی؛ غلامحسین صدیقی، استاد پرآوازۀ فلسفه و پدر جامعه‌شناسی و وزیر کشور دکتر مصدق و غلامحسین شکوهی، استاد برجسته و پدر تعلیم و تربیت امروز و نخستین وزیر آموزش‌وپرورش پس از انقلاب، که سخن او فراموش نمی‌شود: «معلم قلب آموزش‌وپرورش است.»

در همان سال‌ها، کلنگ بنای مسجدی را در محوطۀ آنجا به‌ یاد شهدای نامدار و گمنام معلم به زمین زدیم. همان‌جا گفتم اضافه‌کردن این بنا در هماهنگی با عمارت پیشین باشد و پیشنهاد دادم نام آن را مسجد معلم بگذاریم. پیش‌ترها، اتوبوس‌های شرکت واحد هنگام توقف روبه‌روی این دانشگاه، می‌گفتند: ایستگاه معلم؛ اما هم‌اکنون ایستگاه متروی آنجا به این نام خوانده نمی‌شود.

نمی‌دانم تربیت یا معلم، کدام‌یک مشکل دارد که بایستی نام قدیم‌ترین نهاد آموزش عالی کشور با آن همه سابقه و فارغ‌التحصیلان تأثیرگذار و دانشمندان صاحب‌نام تاریخ علم تغییر کند و احداث موزه‌اش با آن همه برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری به فراموشی سپرده شود. به‌هرحال، آموزش و شغل معلمی جایگاهی رفیع در فرهنگ و آیین ما داشته و دارد؛ تا جایی که در زمان جنگ‌های جهانی نیز این کار رها نشده‌ است؛ برای نمونه، درست در همان دورۀ اشغال تهران در شهریور 1320 به دست نیروهای متفقین، مردم پایتخت از فرهنگ غافل نبوده و مدرسه‌ای در حوالی میدان شوش دایر کردند که هم‌اکنون نیز فعال است و در تهرانگردی آنجا را شناسایی کردیم. در اهمیت معلم همین بس که به ارسطو معلم اول و به ابونصر فارابی معلم ثانی گفته‌اند. بین معاصران هم بسیاری از بزرگان خود را با عنوان معلم معرفی کرده‌اند؛ حتی اگر برجسته‌ترین و ممتازترین استادان دانشگاهی و حوزوی بوده‌اند، کسانی همچون سید محمد فرزان، زرین‌کوب، باستانی پاریزی، مطهری و شفیعی کدکنی و برخی این شغل و سمت را بر استادی دانشگاه ترجیح داده‌اند؛ همچون سید محمد محیط طباطبایی. در روزگار ما در تاجیکستان، به شخصیت‌های مهم معلم می‌گویند.

در اوایل انقلاب، بسیاری از مهم‌ترین مشاغل ازجمله ریاست‌جمهوری، نخست‌وزیری و نمایندگی مجلس و استانداری بحق در اختیار معلمان بود؛ معلمانی که در مسیر طبیعی آموزش و پرورش جایگاه واقعی خود را می‌یافتند و ازنظر اعتماد اجتماعی، بالاترین رتبه را در نظرسنجی‌ها داشتند. باید روز معلم را هم مغتنم شمرد تا به اهمیت این شغل شریف بیش از پیش، تأکید و حرمت طبقۀ معلم پاس داشته شود؛ نه‌تنها ازنظر مالی، که البته، آن هم بسیار ضروری است؛ بلکه ازنظر معنوی که اجازۀ اظهارنظر، دست‌کم در امور مربوط به آموزش‌وپرورش و مسائل دانش‌آموزان و معلمان و کتا‌ب‌های درسی و برنامه‌های آموزشی را داشته باشند.

در سال‌هایی که محصل مدرسۀ علوی بودم، آقای علی مدرسی، نوۀ دختری مرحوم آیت‌الله سید حسن مدرس نمایندۀ علمای نجف در مجلس شورای ملی و بعدها نمایندۀ مردم اصفهان و تهران در همان مجلس، معلم انشای ما بود. صورت و قامت بلند او با تصاویر جدش شباهت داشت و در رفتار او تفاوتی آشکار با دیگر آموزگاران دیده می‌شد. به روال آن سال‌ها، بیشتر معلمان با کت و شلوار و کراوات و صورت اصلاح‌شده سر کلاس حاضر می‌شدند. دفتر معلمان در کنار اتاق مدیریت بود. اتاق مشدی محمد، خدمتگزار مدرسه نیز در گوشۀ حیاط قرار داشت که هم برای معلمان چای می‌برد و هم غذای دانش‌آموزان را گرم می‌کرد. در زنگ تفریح، آقای مدرسی کنار پنجرۀ بستۀ آن اتاق و روبه‌روی پرچم برافراشتۀ ایران می‌ایستاد و ازآنجاکه قدی بلند داشت، پای چپش را تا می‌کرد و کف کفشش را به دیوار پشت‌ سر تکیه می‌داد. دیگر معلمانی که در حیاط کنار او می‌ایستادند، آقایان فیض دبیر علوم اجتماعی، حاج‌فرج (سروش امروزی) داروساز و معلم شیمی و مهندس مجمریان دبیر جبر و مثلثات بودند. آقای مدرسی در مدرسه و هنرستان بزرگ صادق اسبق، رضاشاه سابق و امام جعفر صادق(ع) کنونی، روبه‌روی ایستگاه قدیم ماشین دودی در خیابان «گار ماشین» دیروز و ری امروز با آن بنای رفیع و زیبای قاجاری که خوشبختانه تخریب نشده‌است؛ نیز تدریس می‌کرد؛ البته نه انشا، بلکه علوم فنی و مهندسی و من یک‌بار، به محوطۀ هفت‌هکتاری آنجا که با صدها درخت چنار تناور و بناهای کارگاهی و کلاس‌ها و تالارهای و زمین‌های متعدد ورزشی و غیرورزشی به دست مهندسان اتریشی ساخته شده بود، رفتم و در تهرانگردی سال‌های اخیر دوباره ازآنجا دیدار داشتم.

در همان سال‌ها، با کمک ایشان و دیگر معلمان، نخستین روزنامۀ دیواری و سپس نشریه‌ای به نام «پیوند» در قطع پالتویی و بعد رقعی و آخر سر هم 4آ منتشر می‌کردیم که انتشار آن تا سال سوم دبیرستان، سیکل اول، دوام آورد و گروهی همنام با نشریه داشتیم و آقای مدرسی نیز دربارۀ آن سرود: «تا به راه دوستی‌ها سخت‌پیوندیم ما/  چهرۀ زیبای هستی را چو لبخندیم ما// کشتی اخلاق را در بحر طوفان‌زای غم/ ناخدایی بس دل‌آرام و خردمندیم ما».

در آن زمان، آقای مدرسی به آقای روزبه، مدیر مدرسه، گفته بود که ما این همه دکتر و مهندس تحویل داده، اما یک نویسنده تربیت نکرده‌ایم و از او خواسته بود که رشتۀ ادبی را راه‌اندازی کند. آقای روزبه پاسخ داده بود که اگر شمار داوطلبان به هشت تن برسد، چنین می‌کند و چنین شد؛ هرچند بیش از یک سال دوام نیاورد و فضا و مدیریت مدرسه با چنان تفکری همراهی نداشت.

در همان یک سال رشتۀ ادبی، نشریه‌ای به نام «شبنم» البته فقط یک شماره منتشر کرد که عملاً می‌توانست مانع کار نشریۀ پیوند باشد و شعری هم در صفحۀ اول آن آمده بود: «اشک گل شبنم شد و این را سرود/ دردها شد جان من خود را نمود»؛ پس‌ازآن، همان گروه نشریۀ «چکاد» را داد که آن هم یک شماره بیشتر دوام نیاورد و مشاور هردو نشریه معلم راهنمای آن دوره سید کمال خرازی بود که نام وی در شناسنامۀ اثر می‌آمد.

آقای مدرسی یک‌بار انشای من را که سال‌پایین‌تری بودم، به کلاس آن‌ها برد. در آن سال‌ها، از آثار آقای محمدرضا حکیمی به‌ویژه کتاب «سرود جهش‌ها» تأثیر می‌پذیرفتم: «سرودی است خواستیمش خواندن ... ». در آن انشا، عبارات انقلابی از این‌گونه آورده بودم: «هنگامی که اشک یتیمان و خون شهیدان به صورت زیور تاج شاهان درآید، این شما جوانانید که ... ».

آقای علامه، مدیر ما، دفتر صدبرگ جلدچرمی انشایم را که در آن اشعاری از اخوان و آزرم و فروغ و ... آورده بودم، گرفت و به من گفت: «شما دیگر انشا ننویسید.» آقای مدرسی هم گفت: «عیب ندارد، شما کتاب بنویسید» و من شروع کردم به خواندن کتاب «تاریخ چیست؟» ای. اچ. کار ترجمۀ حسن کامشاد، که با طرح جلدی ساده و زیبا در انتشارات خوارزمی چاپ شده بود و نوشتن مطلبی را آغاز کردم؛ شبیه چنین چیزی که اگر کسی به تنهایی در جزیره‌ای به سر ببرد، هیچ‌گاه تاریخ شکل نخواهد گرفت؛ تاریخ محصول اجتماع و روابط جمعی است و نوشته‌هایم را به آقای مدرسی دادم و او در کنارش نوشت: «شما خوب می‌نویسی/ شما خوب می‌نوشتی/ چرا حالا افتاده‌ای؟!» و من این‌طور احساس کردم که آن لحن و ادبیات ممنوعه را بیشتر می‌پسندید. سرانجام در سال‌های بالاتر، هم زنگ انشا و هم رشتۀ ادبی برچیده شد و ما هم بر همان روال مدرسه به 

رشتۀ ریاضیات پیوستیم.

آقای مدرسی در سال‌های مدرسه، کتاب‌هایی هم برای مطالعه به ما می‌داد؛ ازجمله «بازیگران عصر طلایی» ابراهیم خواجه‌نوری که آن وقت‌ها در بازار نبود و خودش هم دربارۀ مرحوم مدرس کتابی مفصل نوشته بود با عنوان «قهرمان ملی ایران». آقای مدرسی می‌گفت که جدش طبعی لطیف داشت. در آن سال‌ها، تصویری از سردار سپه در کتیبۀ قاب بیضی‌شکل سردر باغ ملی قرار داشت. اوایل انقلاب، به گفتۀ همکارانم در شورای شهر، آقای خلخالی به این دلیل می‌خواست سردر این بنا را ویران کند؛ اما پرسنل آتش‌نشانی مرکز در میدان حسن‌آباد همکاری نکردند و گفتند نردبان سیار خراب است. به‌هرحال، سردارسپه با مقدماتی دربارۀ ساخت آن عمارت، نظر مدرس را می‌پرسد و او می‌گوید: «سردر خوب است؛ اما آن تصویر دوروست.» واقعاً هم دو تصویر بود؛ یکی رو به خیابان مریضخانۀ پریروز یا سپه دیروز یا امام خمینی امروز و دیگری رو به محوطۀ باغ ملی. این‌گونه به خاطر دارم که آقای مدرسی می‌گفت اثری به نام شوخی‌های مدرس یا چیزی شبیه به آن پیش‌ترها انتشار یافته است.

اختلاف مدرس با دیگران بر سر حفظ اصول مشروطیت بود؛ یعنی چندان کاری به مسائل شخصی این و آن نداشت. با رضاشاه مخالف بود؛ چون هم برآمدن و هم مشی و رفتارش را در چهارچوب قانون اساسی مشروطه نمی‌دانست، هرچند با رئیس‌الوزرایی او مشکل نداشت؛ برای نمونه جایی از بلدیه نام می‌برد و آن را به بلدیۀ مشروطه و بلدیۀ استبداد تقسیم‌بندی می‌کند. درواقع، کار بلدیه که روشن است؛ اما اینکه بر کدام پایه استوار باشد، مسألۀ مدرس بود.

زمانی مصوبه‌ای را در شورای شهر گذراندیم که خانۀ تاریخی مدرس در عودلاجان، که انبار کتاب‌های انتشارات اسلامیه قدیم‌ترین ناشر تهران بود، خریداری و نگهداری شود. دربارۀ مکان درست این خانه ابهاماتی وجود داشت. از آقای مدرسی کمک خواستیم. او با اطلاعات وسیعی که داشت، درستی انتخاب ما را تأیید کرد و آن محوطه و بنا را کسی خرید و بازسازی کرد. در روزی که با سخنرانی رئیس مجلس وقت، آقای دکتر لاریجانی و من آنجا بازگشایی شد، باز هم فراوان به سخنان و اشارات آقای مدرسی استناد کردیم.

در همان ابتدای راهروی بیرونی خانۀ مدرس، اتاقی است که خدمتکارش در آنجا بود و در را به روی این و آن می‌گشود و بساط چای و قلیان را برپا می‌کرد و مورد احترام بود؛ اما ضد مدرس، خبرچینی می‌کرد. وقتی به آنجا رفتم، بی‌اختیار یاد بیتی افتادم که معلم ما پس از نقل چنین رویدادهایی می‌خواند: «کس نیاموخت علم تیر از من/ که مرا عاقبت نشانه نساخت».

باری این سال‌ها دهمین دهه از زندگی این شمع فروزان تعلیم و تربیت است. عمر و عزتش پایدار باد. 

روز معلم مبارک.

دیگر خبرها

  • اجرای نقشه تحول بنیادین آموزش و پروش یک تکلیف ملی است
  • استخدام ۱۹ هزار نیروی پرورشی در سال جاری
  • ۱۹ هزار نیروی پرورشی امسال به استخدام آموزش و پرورش در می‌آیند
  • امروز پرچمدار و جلودار تحول در کشور، آموزش و پرورش است/ شهید مطهری معلم تراز انقلاب بود
  • نقشه راه اجرایی‌سازیی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
  • تصویب نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
  • احمد مسجدجامعی: در اوایل انقلاب، بسیاری از مهم‌ترین مشاغل از جمله ریاست‌جمهوری، نخست‌وزیری و نمایندگی مجلس و استانداری بحق در اختیار معلمان بود/ از اقدامات نابخشودنی سال‌های اخیر، تغییر نام دانشگاه تربیت معلم است
  • تصویب نقشه راه اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی
  • تصویب نقشه راه اجرایی سازیی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
  • تصویب نقشه راه اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش